آيا شخصيت پدر و مادرتان روي شما تاثیر داشته؟
آيا شخصيت پدر و مادرتان روي شما تاثیر داشته؟
آيا شخصيت پدر و مادرتان روي شما تاثیر داشته؟
نويسنده: سعيد سالاركيا
پدر، قريب چهارده سال است كه از آخرين سفر تو گذشته است و هنوز خاطرات مهرباني ات بهترين ميراثي است كه برايم به جاي گذاشته اي. يادت هست وقتي در زمان جنگ من سرباز بودم و براي ديدن من به اهواز آمدي. ما با هم سرپل اهواز قرار گذاشتيم، وقتي كه ديدمت با چه حرارتي مرا در آغوش كشيدي و اشك در چشمانت حلقه زده بود، دست پاچه شده بودي و اولين سوالت اين بود چيزي خوردي، گرسنه كه نيستي، برويم اول چيزي بخوريم و ...
چشم از من بر نمي داشتي مرا به رستوران بردي بعد از كلي حرف مرا به سينما بردي مي دانم فقط حواست به من بود و چيزي از فيلم نمايشي سينما را نمي ديدي و غرق در هيجان و توجه به من بودي ولي آيا متوجه بودي كه موضوع فيلم چه بود. بعدها متوجه شدم اين فيلم حديث سفر پر پيچ و خم زندگي خودت بود. سفري سخت، سفري دور و دراز، سفري به اندازه قامت يك مرد. سفر سنگ اسم آن فيلم بود مردم روستا نمي خواستند زير بار زور مرد آسيابان دهكده كه نيمي از حاصل دسترنج روستاييان را به خاطر آن كه آسياب مال او بود هزينه كنند. براي همين تصميم مي گيرند با همت مردان و زنان خويش سفري در پيش گيرند و به منطقه كوه هاي صخره اي بروند و سنگي براي آسياب جديد خويش بتراشند و آن را به روستا بياورند تا ديگر هزينه آسياب كردن گندم خويش را به آسيابان ندهند. در اين سفر چه سختي ها و مرارت هايي كه نكشيدند و با چه توطئه ها و خطرهايي كه دست و پنجه نرم نكردند و حتي قرباني هم دادند. ولي بالاخره سنگ آسياب به ده رسيد و سفر سنگ به پايان رسيد. آنها ديگر به آسيابان باج نمي دادند و جشن پيروزي برپا كردند. پدر تو هم آن سفر را پيمودي و سنگ آسياب خانه را چه مردانه و با اراده براي ما تراشيدي و يك تنه آن را غلتان غلتان به خانه آوردي من شاهد بودم كه چگونه خيس عرق مي شدي و رگ هاي باد كرده بازوانت چگونه ورم مي كرد. من شاهد بودم غرور مردانه ات را كه چطور از هيچ كس جز خدا كمك نمي گرفتي.
صدايت هميشه ابري بود و رعد و برقي مهيب داشت ولي هرگز به ياد ندارم كه زير رگبار خشم تو خيس اشك شده باشم.
وقتي مرا مي بخشيدي چقدر دوست مي داشتم ببوسمت ولي قبل از آن كه جرأت كنم تو مرا در آغوش مي فشردي. پدر، يادت هست وقتي كه من و برادرم زير پنجره همسايه نشسته بوديم تا صداي تلويزيون را بشنويم پس از آنكه من و برادرم را از خانه شان بيرون كرده بودند و تو در آستانه كوچه سر رسيدي و ما ترسان و لرزان در جواب سوالت گفتيم: "آخه عمو علي ما رو از خونشون بيرون كرده، گفتيم لااقل صداي تلويزيون را از پنجره شان بشنويم" چگونه بغض گلويت را مي فشرد كه عصر همان روز معلوم نبود چگونه و از كجا قرض گرفتي و تلويزيون را هر طور كه شده بود خريدي.
پدر، خانه ما هميشه پر از بچه هاي همسايه بود و من هميشه تعجب مي كردم كه تو با آن همه جديتي كه داشتي چگونه آنها را تحمل مي كردي و وقتي كه داداش زودتر ازتو به دار فاني رفت يادت هست چگونه حرف دلت را به درختاني كه خود كاشته بودي مي زدي ولي من اشك هايت را از پشت سرت مي ديدم.
پدر من زندگي با مردم از زماني آموختم كه تو خانه ما را دادسراي مردم مظلوم كرده بودي.
من تحمل و صبر را وقتي ياد گرفتم كه تو عمري وفاداري خود را به مادرم كه هرگز نمي توانست بشنود، نشان دادي.
مي دانم پدرجان اگر زنده بودي هرگز راضي نبودي من اين خاطرات را بنويسم ولي صحبت از تأثير مردان و پدراني چون توست كه با زندگي ساده و بي تكلف خويش و با عزم و اراده خلل ناپذيرشان در ايجاد خانواده اي گرم چه تاثيراتي در رفتار و تربيت اعضاي خانواده خواهند داشت.
خداوندا رفتاري ده كه آيندگان با وجود محبت گذشتگان خويش را باور كنند. توفيق ازدواج را به جواناني ده كه براي پدري نمونه شدن يا مادري واقعي بودن و همسري دلسوز بودن خود را آماده كرده اند.
سال ها بعد واتسون رفتارگرا در دانشگاه جانز هاپكينز اعلام كرد كه شخصيت و منش انسان بيش از آنكه ارثي باشد اكتسابي است. او مدعي شد اگر چند نوزاد سالم با زمينه هاي خانوادگي متفاوت را به او بدهند، او مي تواند قول بدهد كه از همه آنها دكتر، حقوقدان، گدا و يا دزد بسازد.
اطلاعات ما درباره ژن ها نسبت به سال هاي قبل بسيار وسيع تر شده است. در حال حاضر مي توانيم با مطالعه دوقلوهاي تك تخمكي اي كه در خانواده ها يا كشورهاي متفاوت بزرگ شده اند، به تشابهات شخصيتي آنها در بزرگسالي پي ببريم. در ضمن مطالعات تطبيقي روي يتيم ها و خانواده هاي پذيرنده فرزند اطلاعات فراواني در اين مورد داده است كه برخي از نتايج آن را در پرسشنامه زير مي بينيد.
1- انديشه ها و باورهاي مادري فاقد احساس امنيت خاطر، مي تواند روي شخصيت فرزند به دنيا نيامده اش تاثير بگذارد.
درست / غلط
2- اشخاص با ميل به پرخاشگري متولد مي شوند.
درست / غلط
3- ما توانمندي هايمان را در زمينه هاي هنر، موسيقي و ورزش به ارث مي بريم.
درست / غلط
4- روان پريشي و جنون ناشي از ژن ها هستند.
درست / غلط
5- بيزاري از مارها، خفاش ها، حشرات موذي و غيره، غريزي است.
درست / غلط
6- اگر بستگان نزديك با هم ازدواج كنند، فرزنداني رشد نيافته خواهند داشت.
درست / غلط
7- اينكه من چقدر هيجاني يا عاطفي هستم، بستگي به ويژگي هايي دارد كه از پدر و مادرم به ارث برده ام.
درست / غلط
8- رقابت جو بودن موضوعي مربوط به ژن انسان هاست.
درست / غلط
9- دخترها بيشتر از مادرشان ارث مي برند تا از پدرشان.
درست / غلط
10- ممكن است گرايش به سيگار پدرمان را به ارث ببريم.
درست / غلط
امتياز 1 تا 5: ممكن است بر اين باور باشيد كه آنچه داريد ارثي است. توجه داشته باشيد اينكه در كجا بزرگ شديد و چگونه بزرگ شديد هم در ويژگي هاي شخصيتي شما نقش دارد.
امتياز 6 به بالا: شما درباره اينكه از پدر و مادرتان ارث برده ايد اطلاعات خوبي داريد.
1- غلط. احساس عدم امنيت خاطر مادر در دوران بارداري احتمالاً روي شخصيت فرزندش تاثيري بر جاي نمي گذارد، اما احساس وجد، افسردگي، يا هراس مادر ممكن است موقتاً روي فيزيولوژي جنين او اثر بگذارد.
2- غلط. ما ژن پرخاشگري نداريم. تجربه در جامعه است كه شخص را پرخاشگر مي كند.
3- غلط. ممكن است فيزيولوژي اي را كه ما را در رسيدن به سطوح بالاي هنري ياري بدهد به ارث ببريم، اما در تمامي جنبه هاي هنري آموزش و تعليم نقش اول را بازي مي كند.
4- غلط. بعضي از بيماري هاي ذهني و رواني زمينه موروثي دارند (براي مثال برخي از دشواري هاي رواني يا روان پريشي)، اما بخش اعظم بيماري هاي رواني در اثر تجارب زندگي شكل مي گيرند.
5- غلط. هراس هاي ويژه ما به ما ارث نمي رسند، بلكه اطرافيان آنها را به ما آموزش مي دهند.
6- غلط. ثابت نشده است كه اگر دو خويشاوند نزديك با هم ازدواج كنند كودكشان رشد نيافته مي شود.
7- غلط. اين موضوع در مورد حيوانات صدق مي كند، اما در انسان ها مصداق ندارد.
8- غلط. رقابت جو بودن را در فرهنگ و اجتماع كسب مي كنيم، نه از طريق ژن ها.
9- غلط. كودك هميشه با والد هم جنس خود اين هماني را ندارد. اگر دختري رفتارش شبيه مادرش است، علت اصلي اش ممكن است اين باشد كه با مادر خود بيشتر بوده تا با پدرش.
10- غلط. گرايش به سيگار به شكل وراثتي منتقل نمي شود.
منبع: كتاب شما كي هستيد؟
هفته نامه موفقیت شماره 178
چشم از من بر نمي داشتي مرا به رستوران بردي بعد از كلي حرف مرا به سينما بردي مي دانم فقط حواست به من بود و چيزي از فيلم نمايشي سينما را نمي ديدي و غرق در هيجان و توجه به من بودي ولي آيا متوجه بودي كه موضوع فيلم چه بود. بعدها متوجه شدم اين فيلم حديث سفر پر پيچ و خم زندگي خودت بود. سفري سخت، سفري دور و دراز، سفري به اندازه قامت يك مرد. سفر سنگ اسم آن فيلم بود مردم روستا نمي خواستند زير بار زور مرد آسيابان دهكده كه نيمي از حاصل دسترنج روستاييان را به خاطر آن كه آسياب مال او بود هزينه كنند. براي همين تصميم مي گيرند با همت مردان و زنان خويش سفري در پيش گيرند و به منطقه كوه هاي صخره اي بروند و سنگي براي آسياب جديد خويش بتراشند و آن را به روستا بياورند تا ديگر هزينه آسياب كردن گندم خويش را به آسيابان ندهند. در اين سفر چه سختي ها و مرارت هايي كه نكشيدند و با چه توطئه ها و خطرهايي كه دست و پنجه نرم نكردند و حتي قرباني هم دادند. ولي بالاخره سنگ آسياب به ده رسيد و سفر سنگ به پايان رسيد. آنها ديگر به آسيابان باج نمي دادند و جشن پيروزي برپا كردند. پدر تو هم آن سفر را پيمودي و سنگ آسياب خانه را چه مردانه و با اراده براي ما تراشيدي و يك تنه آن را غلتان غلتان به خانه آوردي من شاهد بودم كه چگونه خيس عرق مي شدي و رگ هاي باد كرده بازوانت چگونه ورم مي كرد. من شاهد بودم غرور مردانه ات را كه چطور از هيچ كس جز خدا كمك نمي گرفتي.
صدايت هميشه ابري بود و رعد و برقي مهيب داشت ولي هرگز به ياد ندارم كه زير رگبار خشم تو خيس اشك شده باشم.
وقتي مرا مي بخشيدي چقدر دوست مي داشتم ببوسمت ولي قبل از آن كه جرأت كنم تو مرا در آغوش مي فشردي. پدر، يادت هست وقتي كه من و برادرم زير پنجره همسايه نشسته بوديم تا صداي تلويزيون را بشنويم پس از آنكه من و برادرم را از خانه شان بيرون كرده بودند و تو در آستانه كوچه سر رسيدي و ما ترسان و لرزان در جواب سوالت گفتيم: "آخه عمو علي ما رو از خونشون بيرون كرده، گفتيم لااقل صداي تلويزيون را از پنجره شان بشنويم" چگونه بغض گلويت را مي فشرد كه عصر همان روز معلوم نبود چگونه و از كجا قرض گرفتي و تلويزيون را هر طور كه شده بود خريدي.
پدر، خانه ما هميشه پر از بچه هاي همسايه بود و من هميشه تعجب مي كردم كه تو با آن همه جديتي كه داشتي چگونه آنها را تحمل مي كردي و وقتي كه داداش زودتر ازتو به دار فاني رفت يادت هست چگونه حرف دلت را به درختاني كه خود كاشته بودي مي زدي ولي من اشك هايت را از پشت سرت مي ديدم.
پدر من زندگي با مردم از زماني آموختم كه تو خانه ما را دادسراي مردم مظلوم كرده بودي.
من تحمل و صبر را وقتي ياد گرفتم كه تو عمري وفاداري خود را به مادرم كه هرگز نمي توانست بشنود، نشان دادي.
مي دانم پدرجان اگر زنده بودي هرگز راضي نبودي من اين خاطرات را بنويسم ولي صحبت از تأثير مردان و پدراني چون توست كه با زندگي ساده و بي تكلف خويش و با عزم و اراده خلل ناپذيرشان در ايجاد خانواده اي گرم چه تاثيراتي در رفتار و تربيت اعضاي خانواده خواهند داشت.
خداوندا رفتاري ده كه آيندگان با وجود محبت گذشتگان خويش را باور كنند. توفيق ازدواج را به جواناني ده كه براي پدري نمونه شدن يا مادري واقعي بودن و همسري دلسوز بودن خود را آماده كرده اند.
آيا شخصيت پدر و مادرتان روي شما تاثير داشته؟
سال ها بعد واتسون رفتارگرا در دانشگاه جانز هاپكينز اعلام كرد كه شخصيت و منش انسان بيش از آنكه ارثي باشد اكتسابي است. او مدعي شد اگر چند نوزاد سالم با زمينه هاي خانوادگي متفاوت را به او بدهند، او مي تواند قول بدهد كه از همه آنها دكتر، حقوقدان، گدا و يا دزد بسازد.
اطلاعات ما درباره ژن ها نسبت به سال هاي قبل بسيار وسيع تر شده است. در حال حاضر مي توانيم با مطالعه دوقلوهاي تك تخمكي اي كه در خانواده ها يا كشورهاي متفاوت بزرگ شده اند، به تشابهات شخصيتي آنها در بزرگسالي پي ببريم. در ضمن مطالعات تطبيقي روي يتيم ها و خانواده هاي پذيرنده فرزند اطلاعات فراواني در اين مورد داده است كه برخي از نتايج آن را در پرسشنامه زير مي بينيد.
آزمون
1- انديشه ها و باورهاي مادري فاقد احساس امنيت خاطر، مي تواند روي شخصيت فرزند به دنيا نيامده اش تاثير بگذارد.
درست / غلط
2- اشخاص با ميل به پرخاشگري متولد مي شوند.
درست / غلط
3- ما توانمندي هايمان را در زمينه هاي هنر، موسيقي و ورزش به ارث مي بريم.
درست / غلط
4- روان پريشي و جنون ناشي از ژن ها هستند.
درست / غلط
5- بيزاري از مارها، خفاش ها، حشرات موذي و غيره، غريزي است.
درست / غلط
6- اگر بستگان نزديك با هم ازدواج كنند، فرزنداني رشد نيافته خواهند داشت.
درست / غلط
7- اينكه من چقدر هيجاني يا عاطفي هستم، بستگي به ويژگي هايي دارد كه از پدر و مادرم به ارث برده ام.
درست / غلط
8- رقابت جو بودن موضوعي مربوط به ژن انسان هاست.
درست / غلط
9- دخترها بيشتر از مادرشان ارث مي برند تا از پدرشان.
درست / غلط
10- ممكن است گرايش به سيگار پدرمان را به ارث ببريم.
درست / غلط
محاسبه امتيازات
امتياز 1 تا 5: ممكن است بر اين باور باشيد كه آنچه داريد ارثي است. توجه داشته باشيد اينكه در كجا بزرگ شديد و چگونه بزرگ شديد هم در ويژگي هاي شخصيتي شما نقش دارد.
امتياز 6 به بالا: شما درباره اينكه از پدر و مادرتان ارث برده ايد اطلاعات خوبي داريد.
توضيحات
1- غلط. احساس عدم امنيت خاطر مادر در دوران بارداري احتمالاً روي شخصيت فرزندش تاثيري بر جاي نمي گذارد، اما احساس وجد، افسردگي، يا هراس مادر ممكن است موقتاً روي فيزيولوژي جنين او اثر بگذارد.
2- غلط. ما ژن پرخاشگري نداريم. تجربه در جامعه است كه شخص را پرخاشگر مي كند.
3- غلط. ممكن است فيزيولوژي اي را كه ما را در رسيدن به سطوح بالاي هنري ياري بدهد به ارث ببريم، اما در تمامي جنبه هاي هنري آموزش و تعليم نقش اول را بازي مي كند.
4- غلط. بعضي از بيماري هاي ذهني و رواني زمينه موروثي دارند (براي مثال برخي از دشواري هاي رواني يا روان پريشي)، اما بخش اعظم بيماري هاي رواني در اثر تجارب زندگي شكل مي گيرند.
5- غلط. هراس هاي ويژه ما به ما ارث نمي رسند، بلكه اطرافيان آنها را به ما آموزش مي دهند.
6- غلط. ثابت نشده است كه اگر دو خويشاوند نزديك با هم ازدواج كنند كودكشان رشد نيافته مي شود.
7- غلط. اين موضوع در مورد حيوانات صدق مي كند، اما در انسان ها مصداق ندارد.
8- غلط. رقابت جو بودن را در فرهنگ و اجتماع كسب مي كنيم، نه از طريق ژن ها.
9- غلط. كودك هميشه با والد هم جنس خود اين هماني را ندارد. اگر دختري رفتارش شبيه مادرش است، علت اصلي اش ممكن است اين باشد كه با مادر خود بيشتر بوده تا با پدرش.
10- غلط. گرايش به سيگار به شكل وراثتي منتقل نمي شود.
منبع: كتاب شما كي هستيد؟
هفته نامه موفقیت شماره 178
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}